معنی فارسی fandangle

B1

فندنگل به ابزاری یا وسیله‌ای اطلاق می‌شود که بی‌دلیل و بیشتر به‌دلیل جلب توجه ساخته شده است.

A gadget or device that is more for show than function, often seen as unnecessary.

noun
معنی(noun):

A piece of nonsense or foolishness.

معنی(noun):

A trinket or ornament.

example
معنی(example):

دستگاه جدید تنها یک وسیله بی‌فایده بود.

مثال:

The new gadget was just a fandangle with no real purpose.

معنی(example):

او عاشق نمایش دادن آخرین وسیله اضافی‌اش است.

مثال:

He loves to show off his latest fandangle.

معنی فارسی کلمه fandangle

: معنی fandangle به فارسی

فندنگل به ابزاری یا وسیله‌ای اطلاق می‌شود که بی‌دلیل و بیشتر به‌دلیل جلب توجه ساخته شده است.