معنی فارسی fanman

B1

فن‌مَن به شخصی اطلاق می‌شود که به طور خاص در فرهنگ یا سرگرمی با فن‌ها فعالیت می‌کند.

A person, often in entertainment, who uses fans as part of their act.

example
معنی(example):

فن‌مَن جمعیت را با ترفندهایش سرگرم کرد.

مثال:

The fanman entertained the crowd with his tricks.

معنی(example):

او در طول جشنواره به عنوان یک فن‌مَن لباس پوشید.

مثال:

He dressed as a fanman during the festival.

معنی فارسی کلمه fanman

:

فن‌مَن به شخصی اطلاق می‌شود که به طور خاص در فرهنگ یا سرگرمی با فن‌ها فعالیت می‌کند.