معنی فارسی fantasticating
B1فانتستیکیتینگ به معنای فرایند تبدیل چیزهایی عادی به داستانهای خلاقانه است.
The act of creating imaginative or exaggerated narratives.
- verb
verb
معنی(verb):
To make fantastical.
معنی(verb):
To behave fantastically.
example
معنی(example):
آنها در حال تبدیل سفرشان به مجموعهای از کتابها هستند.
مثال:
They are fantasticating their journey into a series of books.
معنی(example):
تبدیل کردن خاطرات کودکیاش به شکل جالب، علاقه اوست.
مثال:
Fantasticating his childhood memories is her passion.
معنی فارسی کلمه fantasticating
:
فانتستیکیتینگ به معنای فرایند تبدیل چیزهایی عادی به داستانهای خلاقانه است.