معنی فارسی fantasticly

B2

فوق‌العاده، به طرز استثنائی و شگفت‌انگیز.

In a manner that is extraordinarily impressive or exciting.

example
معنی(example):

او در کنسرت به طرز فوق‌العاده‌ای آواز خواند.

مثال:

She sang fantasticly at the concert.

معنی(example):

فیلم به طرز فوق‌العاده‌ای تولید شده بود و تصاویری خیره‌کننده داشت.

مثال:

The movie was fantasticly produced with stunning visuals.

معنی فارسی کلمه fantasticly

:

فوق‌العاده، به طرز استثنائی و شگفت‌انگیز.