معنی فارسی fanterie

B2

فانتری، نوعی واحد نظامی که به نظم و انضباط در عمل‌های نظامی معروف است.

A type of military unit known for its discipline and order in military operations.

example
معنی(example):

فانتری در تمرین نشان‌دهنده انضباط شگفت‌انگیزی بود.

مثال:

The fanterie showed incredible discipline during the drill.

معنی(example):

یک واحد فانتری برای حفظ نظم در عملیات‌ها ضروری است.

مثال:

A fanterie unit is essential for maintaining order in operations.

معنی فارسی کلمه fanterie

:

فانتری، نوعی واحد نظامی که به نظم و انضباط در عمل‌های نظامی معروف است.