معنی فارسی fap
B1 /fæp/صدای ایجاد شده ناپیدا در اثر تماس سریع دو سطح.
A short, sharp sound, often used informally.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Drunk.
example
معنی(example):
او در حین تلاش برای تعمیر ماشینآلات صدای فاپ ایجاد کرد.
مثال:
He made a fap sound while trying to fix the machinery.
معنی(example):
صدا آنقدر بلند بود که صدای فاپ در سراسر اتاق منعکس شد.
مثال:
The noise was so loud it caused a fap to echo throughout the room.
معنی فارسی کلمه fap
:
صدای ایجاد شده ناپیدا در اثر تماس سریع دو سطح.