معنی فارسی far left
B2بخش بسیار چپ، اصطلاحی برای توصیف گروههای سیاسی یا اجتماعی است که تمایل به تغییرات اساسی دارند.
Referring to the most extreme or radical left side, often in political terms.
- noun
noun
معنی(noun):
The most radical part of the political left-wing.
example
معنی(example):
بخش بسیار چپ طیف سیاسی از تغییرات شدید حمایت میکند.
مثال:
The far left of the political spectrum supports extreme change.
معنی(example):
او نقاشی را در سمت چپ دیوار قرار داد.
مثال:
He positioned the painting on the far left of the wall.
معنی فارسی کلمه far left
:
بخش بسیار چپ، اصطلاحی برای توصیف گروههای سیاسی یا اجتماعی است که تمایل به تغییرات اساسی دارند.