معنی فارسی far-from-easy
B1به معنای دشوار و نه آسان، به کار میرود زمانی که چیزی با چالشها و مشکلات زیادی همراه است.
Not easy; indicating that something requires significant effort or is complicated.
- IDIOM
example
معنی(example):
یادگیری یک زبان جدید به هیچ وجه آسان نیست.
مثال:
Learning a new language is far from easy.
معنی(example):
این پروژه به هیچ وجه آسان نبود و نیاز به کار تیمی زیادی داشت.
مثال:
The project was far from easy, requiring a lot of teamwork.
معنی فارسی کلمه far-from-easy
:
به معنای دشوار و نه آسان، به کار میرود زمانی که چیزی با چالشها و مشکلات زیادی همراه است.