معنی فارسی faroff

A2

دوردست، به معنای دور از مکان کنونی یا ناآشنا بودن به مکانی اشاره دارد.

Describing something that is distant in space or time.

example
معنی(example):

آنها با شگفتی به کوه‌های دوردست نگاه کردند.

مثال:

They looked at the faroff mountains in awe.

معنی(example):

ایده یک سرزمین دوردست کاوشگران را متحیر کرد.

مثال:

The idea of a faroff land intrigued the explorers.

معنی فارسی کلمه faroff

:

دوردست، به معنای دور از مکان کنونی یا ناآشنا بودن به مکانی اشاره دارد.