معنی فارسی fasces
B2فاسس، به دستهای چوب یا میله با نوارهایی اشاره دارد که در تاریخ نماد قدرت و اقتدار بوده است.
A bundle of rods with a projecting axe blade, symbolizing authority.
- noun
noun
معنی(noun):
A Roman symbol of judicial authority consisting of a bundle of wooden sticks, with an axe blade embedded in the centre; used also as a symbol of fascism
example
معنی(example):
فاسس نماد اقتدار و قدرت است.
مثال:
The fasces symbolizes authority and power.
معنی(example):
در روم باستان، فاسسها توسط لکتورها حمل میشدند.
مثال:
In ancient Rome, fasces were carried by lictors.
معنی فارسی کلمه fasces
:
فاسس، به دستهای چوب یا میله با نوارهایی اشاره دارد که در تاریخ نماد قدرت و اقتدار بوده است.