معنی فارسی fasher

B1

فاشر به فردی اطلاق می‌شود که از قدرت یا نفوذ خود برای نادیده گرفتن نظرات دیگران استفاده می‌کند.

A person who uses their position or power to dismiss or dominate the opinions of others.

example
معنی(example):

فاشر نظرات دیگران را نادیده گرفت.

مثال:

The fasher dismissed the opinions of others.

معنی(example):

در مناظره‌ها، فاشر اغلب سعی می‌کند دیدگاه خود را تحمیل کند.

مثال:

In debates, a fasher often tries to impose their viewpoint.

معنی فارسی کلمه fasher

:

فاشر به فردی اطلاق می‌شود که از قدرت یا نفوذ خود برای نادیده گرفتن نظرات دیگران استفاده می‌کند.