معنی فارسی fat-headed

B2

شخصی که نسبت به خود نظر بزرگی دارد و نمی‌خواهد نظرات دیگران را بپذیرد.

Someone who is stubbornly opinionated and refuses to consider others' views.

example
معنی(example):

نگرش مغرور او کار را برای دیگران سخت کرده بود.

مثال:

His fat-headed attitude made it hard for others to work with him.

معنی(example):

او می تواند در مورد نظراتش اینقدر مغرور باشد که به هیچ کس دیگری گوش ندهد.

مثال:

She can be so fat-headed about her opinions that she won't listen to anyone else.

معنی فارسی کلمه fat-headed

: معنی fat-headed به فارسی

شخصی که نسبت به خود نظر بزرگی دارد و نمی‌خواهد نظرات دیگران را بپذیرد.