معنی فارسی fateful
C1 /ˈfeɪtfəl/سرنوشت‌ساز، به موضوعی اشاره دارد که تأثیرات عمیق و غیرقابل تغییر بر روی زندگی‌ها یا موقعیت‌ها دارد.
Having an important and often negative effect on future events.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Momentous, significant, setting or sealing one’s fate.
مثال:
It started with that fateful trip, history was never the same afterwards.
معنی(adjective):
Determined in advance by fate, fated.
example
معنی(example):
این یک تصمیم سرنوشت‌ساز بود که زندگی‌های آن‌ها را برای همیشه تغییر داد.
مثال:
It was a fateful decision that changed their lives forever.
معنی(example):
آن ملاقات سرنوشت‌ساز در چهارراه رخ داد.
مثال:
The fateful meeting occurred at the crossroads.
معنی فارسی کلمه fateful
:
سرنوشت‌ساز، به موضوعی اشاره دارد که تأثیرات عمیق و غیرقابل تغییر بر روی زندگی‌ها یا موقعیت‌ها دارد.
