معنی فارسی father confessors
B2پدر معترف به روحانیانی اطلاق میشود که اعتراف گناهان را میپذیرند.
A priest who hears confessions and provides spiritual guidance.
- NOUN
example
معنی(example):
پدر معترفان به مردم در مورد گناهانشان کمک میکنند.
مثال:
Father confessors help people with their sins.
معنی(example):
او درباره نگرانیهایش با پدر معترفش صحبت کرد.
مثال:
She spoke to her father confessor about her worries.
معنی فارسی کلمه father confessors
:
پدر معترف به روحانیانی اطلاق میشود که اعتراف گناهان را میپذیرند.