معنی فارسی father of the house
B2شخصی که در یک گروه یا خانواده نقش رهبری را دارد.
A leader or respected elder in a group or household.
- NOUN
example
معنی(example):
او در سازمان ما به عنوان پدر خانه شناخته میشود.
مثال:
He is regarded as the father of the house in our organization.
معنی(example):
پدر خانه معمولاً آخرین تصمیمات را میگیرد.
مثال:
The father of the house often makes the final decisions.
معنی فارسی کلمه father of the house
:
شخصی که در یک گروه یا خانواده نقش رهبری را دارد.