معنی فارسی fauvists

B2

گروهی از هنرمندان که در اوایل قرن بیستم به استفاده از رنگ‌های زنده و فرم‌های ساده تمایل داشتند.

A group of early 20th-century artists who used bold colors and simplified forms.

example
معنی(example):

فویست‌ها به چالش رویکردهای سنتی در هنر پرداختند.

مثال:

The fauvists challenged traditional approaches to art.

معنی(example):

این نمایشگاه شامل آثار بسیاری از فویست‌های مشهور بود.

مثال:

The exhibition featured several works by famous fauvists.

معنی فارسی کلمه fauvists

:

گروهی از هنرمندان که در اوایل قرن بیستم به استفاده از رنگ‌های زنده و فرم‌های ساده تمایل داشتند.