معنی فارسی fav
B1مورد علاقه، چیزی که شخص به آن وابستگی عاطفی یا سلیقهای دارد.
Short for favorite, something preferred over others.
- noun
- verb
- adjective
noun
معنی(noun):
Favorite (US) or favourite (UK)
verb
معنی(verb):
Favorite (US) or favourite (UK)
adjective
معنی(adjective):
Favorite (US) or favourite (UK).
example
معنی(example):
رنگ مورد علاقه من آبی است.
مثال:
My fav color is blue.
معنی(example):
او کتاب مورد علاقهاش را با من به اشتراک گذاشت.
مثال:
She shared her fav book with me.
معنی فارسی کلمه fav
:
مورد علاقه، چیزی که شخص به آن وابستگی عاطفی یا سلیقهای دارد.