معنی فارسی favosite
B1محلی که به خاطر جذابیتهای خاصش محبوب است.
A place recognized for its appeal or attraction.
- NOUN
example
معنی(example):
محل محبوب این منطقه گردشگران زیادی را جذب میکند.
مثال:
The favosite of the region attracts many visitors.
معنی(example):
این شهر برای سفرکنندگانی که به دنبال فرهنگ هستند، محلی محبوب است.
مثال:
This city is a favosite for travelers seeking culture.
معنی فارسی کلمه favosite
:محلی که به خاطر جذابیتهای خاصش محبوب است.