معنی فارسی favourableness

B1

مناسب بودن، به معنای شرایط مساعد یا مثبت است که به پیشرفت یا دستیابی به اهداف کمک می‌کند.

The quality of being favorable or advantageous.

example
معنی(example):

مناسب بودن شرایط به رشد گیاهان کمک کرد.

مثال:

The favourableness of the conditions helped the plants grow.

معنی(example):

مناسب بودن او نسبت به ایده های جدید نوآوری را تشویق کرد.

مثال:

His favourableness towards new ideas encouraged innovation.

معنی فارسی کلمه favourableness

:

مناسب بودن، به معنای شرایط مساعد یا مثبت است که به پیشرفت یا دستیابی به اهداف کمک می‌کند.