معنی فارسی favourite son
B1پسر که به دلیل خصوصیات یا رفتار خاصش بیشتر از بقیه فرزندان خانواد تقدیر و محبت میشود.
The son who is preferred or favored by his parents.
- NOUN
example
معنی(example):
او پسر مورد علاقه خانواده است.
مثال:
He is the favourite son of the family.
معنی(example):
به عنوان پسر مورد علاقه، او امتیازات ویژهای دارد.
مثال:
As the favourite son, he gets special privileges.
معنی فارسی کلمه favourite son
:
پسر که به دلیل خصوصیات یا رفتار خاصش بیشتر از بقیه فرزندان خانواد تقدیر و محبت میشود.