معنی فارسی fayles

B1

جزئیات و ریزه‌کاری‌های مربوط به یک داستان یا موضوع.

Intricate details or elements related to a story or theme.

example
معنی(example):

جزئیات داستان جذاب بودند.

مثال:

The fayles of the story were intriguing.

معنی(example):

جزئیات تاریخی بینش لازم در مورد فرهنگ را فراهم می‌کند.

مثال:

The historical fayles provide insight into the culture.

معنی فارسی کلمه fayles

: معنی fayles به فارسی

جزئیات و ریزه‌کاری‌های مربوط به یک داستان یا موضوع.