معنی فارسی fcc
B1FCC سازمانی دولتی در ایالات متحده است که بر ارتباطات و فناوری اطلاعات نظارت میکند.
Federal Communications Commission, a government agency that regulates interstate and international communications.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Initialism of face-centered cubic.
example
معنی(example):
FCC نظارت بر ارتباطات در ایالات متحده را بر عهده دارد.
مثال:
The FCC regulates communication in the United States.
معنی(example):
بسیاری از قوانین تنظیم شده توسط FCC بر پخش صدا و تصویر تأثیر میگذارد.
مثال:
Many rules set by the FCC affect broadcasting.
معنی فارسی کلمه fcc
:
FCC سازمانی دولتی در ایالات متحده است که بر ارتباطات و فناوری اطلاعات نظارت میکند.