معنی فارسی feather edge

B2

لبه‌ای از قسمت‌های شیء که به صورت نرم و بدون زاویه نامشخصی ساخته شده است.

An edge that is slightly rounded to create a smooth appearance.

noun
معنی(noun):

An edge of a board or plank that is thinner than the other edge.

example
معنی(example):

لبه پره‌ای میز، یک پایان صاف ایجاد می‌کند.

مثال:

The feather edge of the table creates a smooth finish.

معنی(example):

نجاران از لبه پره‌ای استفاده می‌کنند تا درزها کمتر قابل مشاهده باشد.

مثال:

Carpenters use a feather edge to make joints less visible.

معنی فارسی کلمه feather edge

: معنی feather edge به فارسی

لبه‌ای از قسمت‌های شیء که به صورت نرم و بدون زاویه نامشخصی ساخته شده است.