معنی فارسی feather feet
B1پاهایی که سبک و سریع حرکت میکنند.
Extremely light and agile, often used metaphorically.
- OTHER
example
معنی(example):
رقصنده به طور زیبا با پاهای پرشی خود حرکت کرد.
مثال:
The dancer moved gracefully on her feather feet.
معنی(example):
او احساس میکرد که به اندازهٔ هوا سبک است، تقریباً مانند این که پاهای پرشی دارد.
مثال:
He felt as light as air, almost as if he had feather feet.
معنی فارسی کلمه feather feet
:
پاهایی که سبک و سریع حرکت میکنند.