معنی فارسی featherstitched
B1آثاری که با دوختفراستیچ طراحی شدهاند.
Refers to items or pieces that have been designed using feather stitch embroidery.
- verb
verb
معنی(verb):
To make stitches of this kind.
example
معنی(example):
اثر هنری با دوختفراستیچ مورد توجه و تحسین زیادی قرار گرفت.
مثال:
The featherstitched artwork received many compliments.
معنی(example):
او آثار دوختفراستیچ خود را در نمایشگاه به نمایش گذاشت.
مثال:
She displayed her featherstitched creations at the exhibition.
معنی فارسی کلمه featherstitched
:
آثاری که با دوختفراستیچ طراحی شدهاند.
