معنی فارسی featliest
B1بهترین در بین رقبا از نظر مهارت و توانایی، حاکی از برتری قابل توجه.
Most skillful or accomplished.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با استعدادترین بازیکن در تیم است.
مثال:
He is the featliest player on the team.
معنی(example):
او بهترین اجرای شب را ارائه داد.
مثال:
She delivered the featliest performance of the evening.
معنی فارسی کلمه featliest
:بهترین در بین رقبا از نظر مهارت و توانایی، حاکی از برتری قابل توجه.