معنی فارسی federalizations
B1جمع فدرالیزاسیون، به تعدادی از فرآیندها یا نمونههای فدرالیزاسیون اشاره دارد.
Plural form of federalization, referring to multiple instances of establishing federal systems.
- NOUN
example
معنی(example):
فدرالیزاسیونهای چندین ایالت منجر به سیاستهای همکارانهتری شد.
مثال:
The federalizations of several states led to more collaborative policies.
معنی(example):
فدرالیزاسیونهای تاریخی، چشمانداز حکومتی را در سرتاسر قاره تغییر داد.
مثال:
Historic federalizations reshaped the governance landscape across the continent.
معنی فارسی کلمه federalizations
:جمع فدرالیزاسیون، به تعدادی از فرآیندها یا نمونههای فدرالیزاسیون اشاره دارد.