معنی فارسی feeblehearted
B1بسیار ضعیف و ناتوان از مواجهه با مشکلات.
Lacking courage or determination; timid.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فقط یک فرد ضعیفدل به این آسانی تسلیم میشود.
مثال:
Only a feeblehearted person would give up so easily.
معنی(example):
پاسخ ضعیفدل او به چالش همه را شگفتزده کرد.
مثال:
Her feeblehearted response to the challenge surprised everyone.
معنی فارسی کلمه feeblehearted
:بسیار ضعیف و ناتوان از مواجهه با مشکلات.