معنی فارسی feff

B1

فف، به معنای سیگنالی که نشان‌دهنده وضعیت دستگاه یا لوازم الکترونیکی است.

A signal or alert indicating the status of a device, typically concerning power levels.

example
معنی(example):

فف دستگاه نشان می‌داد که وقت شارژ کردن است.

مثال:

The feff of the device indicated it was time to recharge.

معنی(example):

او زمانی که باتری کم بود هشدار فف دریافت کرد.

مثال:

He received a feff alert when the battery was low.

معنی فارسی کلمه feff

:

فف، به معنای سیگنالی که نشان‌دهنده وضعیت دستگاه یا لوازم الکترونیکی است.