معنی فارسی fei

B1

فی، نامی که ممکن است در فرهنگ‌هایی خاص رواج پیدا کند.

A name that may be common in specific cultures.

example
معنی(example):

فی می‌تواند به عنوان یک نام رایج در بعضی فرهنگ‌ها دیده شود.

مثال:

Fei can be seen as a common name in some cultures.

معنی(example):

او حیوان خانگی‌اش را فی نامید به یاد مادربزرگش.

مثال:

She named her pet Fei after her grandmother.

معنی فارسی کلمه fei

:

فی، نامی که ممکن است در فرهنگ‌هایی خاص رواج پیدا کند.