معنی فارسی fellable

B2

قابل افتادن، به معنی اینکه می‌توان چیزی را برداشت یا به زمین انداخت.

Capable of being fallen or brought down.

example
معنی(example):

برخی درختان شاخه‌های قابل افتادن دارند.

مثال:

Some trees have fellable branches.

معنی(example):

طراحی قابل افتادن است، که آن را برای جدا کردن آسان می‌کند.

مثال:

The design is fellable, making it easy to dismantle.

معنی فارسی کلمه fellable

:

قابل افتادن، به معنی اینکه می‌توان چیزی را برداشت یا به زمین انداخت.