معنی فارسی fellated
C1فلات شد به معنای انجام عمل خاصی است که در آن فرد به ارگانیسم دیگری برای تحریک جنسی کمک کرده است.
The past tense of fellate, indicating that the action has already occurred.
- verb
verb
معنی(verb):
To perform oral sex on (a man); to stimulate (a penis or testicles) using the mouth.
معنی(verb):
(by extension) To suck (something) in a manner suggestive of fellatio.
معنی(verb):
To suck up to, to flatter or be shamefully subservient to.
example
معنی(example):
او در یک صحنه داغ فیلم مورد فلات قرار گرفت.
مثال:
He was fellated in a steamy scene of the movie.
معنی(example):
اصطلاح فلات به عمل انجام شده در زمینه‌های جنسی اشاره دارد.
مثال:
The term fellated describes a past action in sexual contexts.
معنی فارسی کلمه fellated
:
فلات شد به معنای انجام عمل خاصی است که در آن فرد به ارگانیسم دیگری برای تحریک جنسی کمک کرده است.
