معنی فارسی fellatee

B1

فلاتی، شخصی است که در عمل جنسی تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیرد.

Fellatee refers to the individual receiving the oral stimulation.

example
معنی(example):

فلاتی احساس ترکیبی از احساسات را تجربه کرد.

مثال:

The fellatee felt a mix of emotions.

معنی(example):

بودن به عنوان فلاتی می‌تواند شامل جزئیات رضایت باشد.

مثال:

Being a fellatee can involve nuances of consent.

معنی فارسی کلمه fellatee

:

فلاتی، شخصی است که در عمل جنسی تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیرد.