معنی فارسی felonous
B1مجرم، مرتبط با انجام جرم یا رفتارهای غیرقانونی.
Pertaining to or characterized by a felony; criminal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فعالیتهای مجرمانه میتوانند به مجازاتهای شدید منجر شوند.
مثال:
Felonous activities can lead to severe punishments.
معنی(example):
پلیس بر روی کاهش رفتارهای مجرمانه در منطقه تمرکز کرده بود.
مثال:
The police were focused on curbing felonous behavior in the area.
معنی فارسی کلمه felonous
:
مجرم، مرتبط با انجام جرم یا رفتارهای غیرقانونی.