معنی فارسی fema

B2

سازمانی دولتی در ایالات متحده که وظیفه سازماندهی و امدادرسانی به هنگام بلایای طبیعی را بر عهده دارد.

Federal Emergency Management Agency, responsible for coordinating disaster response.

example
معنی(example):

فما به جوامع کمک می‌کند تا برای بلایای طبیعی آماده شوند.

مثال:

FEMA helps communities prepare for disasters.

معنی(example):

در طول طوفان، فما ملزومات ضروری را ارائه داد.

مثال:

During the hurricane, FEMA provided necessary supplies.

معنی فارسی کلمه fema

: معنی fema به فارسی

سازمانی دولتی در ایالات متحده که وظیفه سازماندهی و امدادرسانی به هنگام بلایای طبیعی را بر عهده دارد.