معنی فارسی femality

B1

زنانه بودن، ویژگی‌ها و صفاتی که به زنان نسبت داده می‌شود.

The quality or state of being female.

example
معنی(example):

مفهوم زنانه بودن در بحث جنسیت مرکزی است.

مثال:

The concept of femality is central to the discussion of gender.

معنی(example):

درک زنانه بودن به حل نابرابری‌های جنسیتی کمک می‌کند.

مثال:

Understanding femality helps address gender inequalities.

معنی فارسی کلمه femality

: معنی femality به فارسی

زنانه بودن، ویژگی‌ها و صفاتی که به زنان نسبت داده می‌شود.