معنی فارسی femininity
B1 /fɛmɪˈnɪnɪti/زنانه‌گی، مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و صفات اجتماعی و فرهنگی مرتبط با زنان.
The quality of being female or feminine; cultural and societal attributes associated with women.
- noun
noun
معنی(noun):
The sum of all attributes that are feminine or convey womanhood.
example
معنی(example):
زنانه‌گی معمولاً در ادبیات و هنر تجلیل می‌شود.
مثال:
Femininity is often celebrated in literature and art.
معنی(example):
او با افتخار زنانه‌گی خود را می‌پذیرد.
مثال:
She embraces her femininity with pride.
معنی فارسی کلمه femininity
:
زنانه‌گی، مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و صفات اجتماعی و فرهنگی مرتبط با زنان.
