معنی فارسی femorocele

B1

فموروسل، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن کیسه‌ای در ناحیه فمور تشکیل می‌شود.

A condition characterized by the presence of a sac in the femoral region.

example
معنی(example):

تشخیص فموروسل نیاز به مطالعات تصویربرداری دارد.

مثال:

The diagnosis of femorocele requires imaging studies.

معنی(example):

فموروسل می‌تواند باعث درد در ناحیه ران شود.

مثال:

A femorocele can cause pain in the hip region.

معنی فارسی کلمه femorocele

: معنی femorocele به فارسی

فموروسل، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن کیسه‌ای در ناحیه فمور تشکیل می‌شود.