معنی فارسی fencelessness

B1

عدم وجود حصار، وضعیتی که به نظر باز و دسترسی‌پذیر می‌آید.

The state of being without a fence.

example
معنی(example):

عدم وجود حصار در پارک یک جو طبیعی ایجاد کرد.

مثال:

The fencelessness of the park allowed for a natural atmosphere.

معنی(example):

عدم وجود حصار در ملک نگرانی‌هایی در مورد امنیت ایجاد کرد.

مثال:

The fencelessness of the property raised concerns about safety.

معنی فارسی کلمه fencelessness

: معنی fencelessness به فارسی

عدم وجود حصار، وضعیتی که به نظر باز و دسترسی‌پذیر می‌آید.