معنی فارسی fendillation

C1

فندیلیشن به عمل یا فرآیندی اشاره دارد که در آن به اثر هنری، اشیاء یا فضاها ویژگی‌ها یا جزئیات خاصی اضافه می‌شود.

The process of enhancing or detailing something, especially in creative or artistic contexts.

example
معنی(example):

موزه یک نمایشگاه موقت درباره فندیلیشن در هنر داشت.

مثال:

The museum featured a temporary exhibit on fendillation in art.

معنی(example):

فن‌های فندیلیشن می‌توانند به کار شما بافت اضافه کنند.

مثال:

Fendillation techniques can add texture to your work.

معنی فارسی کلمه fendillation

: معنی fendillation به فارسی

فندیلیشن به عمل یا فرآیندی اشاره دارد که در آن به اثر هنری، اشیاء یا فضاها ویژگی‌ها یا جزئیات خاصی اضافه می‌شود.