معنی فارسی fenestrated
B2دارای پنجرههای متعدد، به ساختمانی اطلاق میشود که در آن پنجرهها بهطور گسترده و متنوع در طراحی گنجانده شدهاند.
Having openings, such as windows, usually to allow light or air to enter.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To cut an opening into.
adjective
معنی(adjective):
Having windows
معنی(adjective):
Having evolved perforations through the leaves or fistulate/hollow/tubular stems/trunks
example
معنی(example):
ساختمان دارای پنجرههای متعدد نور بیشتری را به داخل میآورد.
مثال:
The fenestrated building allows more light inside.
معنی(example):
طراحی دارای پنجرههای متعدد در معماری مدرن محبوب است.
مثال:
Fenestrated design is popular in modern architecture.
معنی فارسی کلمه fenestrated
:
دارای پنجرههای متعدد، به ساختمانی اطلاق میشود که در آن پنجرهها بهطور گسترده و متنوع در طراحی گنجانده شدهاند.