معنی فارسی fenlander

B1

فنلندر، فردی است که در مناطق باتلاقی زندگی می‌کند و به طور خاص با این فضا آشنا است.

A person who inhabits or is from a fen area, often with a distinct culture.

example
معنی(example):

فنلندر به شخصی اطلاق می‌شود که در کنار یک فن زندگی می‌کند یا با آن ارتباط دارد.

مثال:

A fenlander is a person who lives by or is associated with a fen.

معنی(example):

فنلندرها فرهنگی منحصربه‌فرد دارند که تحت تأثیر محیطشان است.

مثال:

The fenlanders have a unique culture influenced by their environment.

معنی فارسی کلمه fenlander

: معنی fenlander به فارسی

فنلندر، فردی است که در مناطق باتلاقی زندگی می‌کند و به طور خاص با این فضا آشنا است.