معنی فارسی fens

B1

فنس، ناحیه‌ای مرطوب و کم‌ارتفاع که معمولاً با آب پوشیده شده است و بستر مناسبی برای گیاهان و جانوران آبزی فراهم می‌کند.

Fens are wetland areas that are periodically flooded and support diverse plant and animal life.

noun
معنی(noun):

A type of wetland fed by ground water and runoff, containing peat below the waterline, characteristically alkaline.

معنی(noun):

Unit of currency in China, one-hundredth of a yuan

example
معنی(example):

فنس‌ها مناطق کم‌ارتفاعی هستند که به صورت مکرر سیل می‌شوند.

مثال:

Fens are low-lying areas that are frequently flooded.

معنی(example):

گیاهان وحشی معمولاً در فنس‌ها رشد خوبی دارند.

مثال:

Wild plants often thrive in fens.

معنی فارسی کلمه fens

: معنی fens به فارسی

فنس، ناحیه‌ای مرطوب و کم‌ارتفاع که معمولاً با آب پوشیده شده است و بستر مناسبی برای گیاهان و جانوران آبزی فراهم می‌کند.