معنی فارسی fermila

B1

فرمیلا به ماده‌ای اشاره دارد که در طی فرآیندهای تخمیر به کار می‌رود.

A substance used in various fermentation methods, often enhancing flavor.

example
معنی(example):

فرمیلا در روش‌های پخت مختلفی که شامل تخمیر است استفاده می‌شود.

مثال:

Fermila is used in various cooking methods involving fermentation.

معنی(example):

دستورالعمل به فرمیلا نیاز داشت تا طعم را تقویت کند.

مثال:

The recipe called for fermila to enhance the flavor.

معنی فارسی کلمه fermila

: معنی fermila به فارسی

فرمیلا به ماده‌ای اشاره دارد که در طی فرآیندهای تخمیر به کار می‌رود.