معنی فارسی ferocities
B2شدت و خشونتی که در طبیعت وجود دارد و میتواند اثرات قابل توجهی داشته باشد.
Intense acts of violence or extreme measures that can occur in nature or situations.
- noun
noun
معنی(noun):
The condition of being ferocious.
example
معنی(example):
خشونتهای طبیعت میتواند شگفتانگیز باشد.
مثال:
The ferocities of nature can be awe-inspiring.
معنی(example):
خشونتهایی که در طول طوفان به نمایش درآمد ترسناک بود.
مثال:
The ferocities displayed during the storm were frightening.
معنی فارسی کلمه ferocities
:
شدت و خشونتی که در طبیعت وجود دارد و میتواند اثرات قابل توجهی داشته باشد.