معنی فارسی ferriage

B1 /ˈfɛɹ.i.ɪdʒ/

فریاژ به هزینه یا اجازه‌ای اشاره دارد که برای حمل و نقل کالاها به ویژه در آب‌ها دریافت می‌شود.

The cost or fee for transporting goods, especially over water.

noun
معنی(noun):

Transportation by ferry.

معنی(noun):

The fee paid for a ferry ride.

example
معنی(example):

حمل و نقل کالاها هزینه‌بر است.

مثال:

The ferriage of goods can be quite expensive.

معنی(example):

آنها هزینه حمل و نقل برای ارسال اقلام را محاسبه کردند.

مثال:

They calculated the ferriage for shipping the items.

معنی فارسی کلمه ferriage

: معنی ferriage به فارسی

فریاژ به هزینه یا اجازه‌ای اشاره دارد که برای حمل و نقل کالاها به ویژه در آب‌ها دریافت می‌شود.