معنی فارسی fertilisation
B2تلقیح به فرآیند ترکیب سلول اسپرم و تخمک گفته می‌شود که منجر به تشکیل جنین می‌شود.
The process of a sperm cell penetrating an egg cell.
- noun
noun
معنی(noun):
The act or process of rendering fertile.
معنی(noun):
The act of fecundating or impregnating animal or vegetable gametes; especially, the process by which in flowers the pollen renders the ovule fertile, or an analogous process in flowerless plants
معنی(noun):
The act of applying fertilizer to soil.
example
معنی(example):
تلقیح زمانی اتفاق می‌افتد که یک سلول اسپرم با یک سلول تخمک ترکیب می‌شود.
مثال:
Fertilisation occurs when a sperm cell joins with an egg cell.
معنی(example):
درک تلقیح برای مطالعه باروری ضروری است.
مثال:
Understanding fertilisation is essential for studying reproduction.
معنی فارسی کلمه fertilisation
:
تلقیح به فرآیند ترکیب سلول اسپرم و تخمک گفته می‌شود که منجر به تشکیل جنین می‌شود.
