معنی فارسی festivalgoer
B1شخصی که به جشنوارهها میرود و از شرکت در این رویدادها لذت میبرد.
A person who attends or participates in a festival.
- noun
noun
معنی(noun):
A person attending a festival
example
معنی(example):
یک شرکتکننده در جشنواره از جو پرجنب و جوش رویداد لذت میبرد.
مثال:
A festivalgoer enjoys the vibrant atmosphere of the event.
معنی(example):
به عنوان یک شرکتکننده در جشنواره، باید زود به محل بیایید تا جای خوبی پیدا کنید.
مثال:
As a festivalgoer, you should arrive early to get a good spot.
معنی فارسی کلمه festivalgoer
:
شخصی که به جشنوارهها میرود و از شرکت در این رویدادها لذت میبرد.