معنی فارسی fetted
B1فتی به معنای پرورشیافته یا به اصطلاح محصور آن چیزی است که در یک زمینه خاص به طور ویژه رشد کرده است.
Referring to something that is nurtured or raised in a specific context.
- OTHER
example
معنی(example):
گیاه فتی حاکی از رشد قوی است.
مثال:
The fetted plant shows strong growth.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات فتی میتوانند در محیطهای مختلف زندگی کنند.
مثال:
Many fetted animals can thrive in various environments.
معنی فارسی کلمه fetted
:
فتی به معنای پرورشیافته یا به اصطلاح محصور آن چیزی است که در یک زمینه خاص به طور ویژه رشد کرده است.