معنی فارسی feudalisation

C1

فئودالیسم، فرآیند اجتماعی و اقتصادی است که در آن زمین به عنوان منبع اصلی قدرت کنترل می‌شود.

The process of establishing a feudal system where land and power are held by a few individuals or families.

example
معنی(example):

فئودالیسم جامعه، شیوه زندگی مردم را تغییر داد.

مثال:

The feudalisation of society changed the way people lived.

معنی(example):

فرآیند فئودالیسم منجر به ایجاد یک سلسله مراتب اجتماعی جدید شد.

مثال:

The process of feudalisation led to a new social hierarchy.

معنی فارسی کلمه feudalisation

: معنی feudalisation به فارسی

فئودالیسم، فرآیند اجتماعی و اقتصادی است که در آن زمین به عنوان منبع اصلی قدرت کنترل می‌شود.